روزگاری پسری در سال 1358 متولد شد و زمانی گذشت تا دوران تحصیل او طلوع کرد.او با اشتیاق درس را در کلاس گوش می داد و بسیار تلاش می نمود تا شاگرد اول کلاس باشد پس از طی چند سال او توانست در سال چهارم و پنجم دبستان شاگرد اول کلاس باشد در دروان متوسطه او درس خواندنش را کم کرد تا در سال اخر تصمیم گرفت به خوبی درس بخواند سرانجام پس از تلاشی اندک نتوانست به نتیجه مطلوب خود برسد! سپس او درس خواندنش را تا چند ماه قطع کرد در دی ماه با ناامیدی تمام از دبیر درس ریاضی خداحافظی کرد در حین خداحافظی معلم به او توصیه کرد که تا کنکور تمام تلاشش را به کار گیرد و به خوبی درس بخواند پسر که دیگر امیدی نداشت از این کار امتناع کرد، در یکی از روز های گرم تابستان یکی از همشاگردی های ضعیف مدرسه خود را در خیابان دید و احوال او را جویا شد همشاگردی با خوشحالی تمام از نتیجه خوبی که در کنکور بدست اورده بود می گفت و اینکه از دی ماه چگونه درس خواندن جدی را اغاز نموده!
از انچه که مانده به درستی استفاده کن!
درس ,سال ,خوبی ,کلاس ,تمام ,یکی ,در سال ,او درس ,درس خواندنش ,پس از ,اول کلاس
درباره این سایت